سرویس ورزش مشرق – ظرف سال های اخیر تمهیدات ویژه و مدبرانه تری نسبت به گذشته نه چندان دور در لیگ برتر و لیگ های پایین تر فوتبال صورت گرفته که بعضا شاهد برخی از اثرات مثبت آن یا لااقل کاهش لطمات وارده به باشگاه های مان بوده ایم. ممنوعیت استفاده تیم های لیگ دسته پایین از دروازه بان خارجی ظرف سالهای اخیر سبب شد تا شاهد درخشش و ظهور دروازه بانان جوان وطنی باشیم که چشمه خشکیده این پست فوتبالی در کشورمان را بار دیگر به قلیان انداخت. همچنین سخت گیری های صورت گرفته برای به خدمت گرفتن بازیکنان خارجی به لحاظ کیفی سبب شده تا لااقل بازیکنان خارجی کمتری فقط برای پر کردن نیمکت تیم ها مورد اسفاده قرار بگیرند.
جلال چراغپور در گفت و گو با مشرق، درباره اینکه حضور بازیکنان خارجی باکیفیت در لیگ برتر فوتبال ایران و یا هر کشوری چه تأثیری می تواند بر ساختار کلی فوتبال آن کشور داشته باشد حرف زد.
متن کامل صحبت های وی در ادامه می آید:
*کارشناس ویژه لازم است
برای ورود بازیکن به ساختار هر لیگی در هر کشوری باید کارشناسانی ویژه که در ارتباط تنگاتنگ با جایگاه ملی فوتبال آن کشور هستند این مسایل را مورد بررسی لازم قرار داده و نظر کارشناسی بدهند که کدام بازیکنان در صورت ورود به لیگ ما اولا باعث ارتقای بازیکنان مقابل خودشان می شوند و ثانیا خودشان تا چه می توانند در ارتقای لیگ تأثیر داشته باشند.
*چرا ژاپن فقط مهاجم بزرگ گرفت؟
بطور مثال اگر پروسه ژاپنی ها در این زمینه را تعقیب کنیم می بینیم که بازیکنانی مانند گری لینه کر، زیکو، اسکیلاچی و خیلی های دیگر از این دست بازیکنان را در یک روند چند ساله به لیگ شان آوردند. آنها فقط از سانتر فورواردهایی که در دنیا بازنشسته شدند استفاده کردند. دلیل داشت. آنها دو هدف داشتند؛ اول اینکه با استفاده از کاریزما و تکنیک بازیکنان در ترغیب تماشاگران برای حضور در استادیوم ها بکوشند و دوم اینکه دنبال این بودند که پیچیدگی های خلاقیت مهاجمین دنیا را به فوتبال شان تزریق کنند به خصوص به پیچیدگی های دفاع خودشان، چون اگر این مدافعان با بازیکنان پیچیده و خلاق روبرو نشوند در مواجهه با مهاجمین خلاق به مشکل می خورند ولی در این صورت می توانند از پس تکنیک بالای مهاجمین پیچیده بر بیایند.
*ماسکرانوها زاییده همین تفکر هستند
فکر می کنید امثال ماسکرانوها چطور بوجود آمدند؟ این یک شرط دو طرفه است که وقتی سانترفورواردهای بزرگ دنیا آن دریبل های خاص خودشان را می زنند و آن تکنیک های ویژه شان را بکار می گیرند باعث می شوند که هافبک های دفاعی و مدافعان روبرویشان بهتر فکر کنند و انتظار مواجهه با مهاجمان پیچیده تری را داشته باشند.
*یارگیری خارجی بر اساس نیاز واقعی نیست
باید دید در فدراسیون ایران چنین کمیته ای وجود دارد؟ چنین کمیته ای برای استفاده از این قبیل استعدادهای داخل کشور وجود دارد؟ اگر هست کجاست و اگر نیست باید به صورت پیشرفته به آن نگاه کرد نه برای برطرف کردن نیازهای مقطعی! بطور مثال یک مربی دستش خالی می ماند و نیاز به سانترفوروادر دارد. برای همین است که یک بازیکن 37 ساله مانند شیمبا در لیگ ما دست به دست می شود! و برایش سر و دست می شکنند! و یا دیگری فوروارد پیکان (منشا) که به محض تمام شدن لیگ این همه پیشنهاد برایش می رسد و در نهایت تیم قهرمان (پرسپولیس) او را برمی دارد. این نشان می دهد که ما مقطعی به این مسایل نگاه می کنیم. یا همین استقلال یک هافبک وسط می خواهد می رود و یک هافبک پا به سن گذاشته (جپاروف) می آورد که گرچه در بازی با تراکتورسازی گل مهمی زد ولی باید دید آیا می تواند در ادامه راه با این قدرت ادامه دهد یا شرایط بدنی اش این اجازه را از او می گیرد؟ ما در این قبیل موارد خلاء احساس می کنیم. یارگیری ها بر اساس نیاز کلی فوتبال ایران نیست و هر باشگاهی به خودش فکر می کند. تفکر واحدی بر باشگاه ها حاکم نشده است! فکر که آینده نگرانه باشد.
*واحد تشخیص کیفی فوتبالیست خارجی نداریم
فکر می کنم ورود این بازیکنان لازم است. همه دنیا این کار را می کنند و ما هم باید این کار را انجام بدهیم. ولی اینکه چه بازیکنی وارد کنیم و چه کسی تشخیص بدهد که چه بازیکنی وارد کنیم مهم است. پیچیده ترین مورد این قضیه همین است که در فدراسیون ما و در آن واحدی که در سازمان لیگ تولیدات لیگ را کنترل می کند باید انجام شود. که البته ما چنین ممیزی نداریم!
*بازیکن خارجی را صرف گل زدن نخواهیم
از لحاظ فنی به این معتقدم که ما وقتی در یک مورد از بازیکن خارجی کمتر استفاده کنیم تولیدات داخل بیشتر به نظر می آیند و رشد می کنند. بطور مثال الان بیشترین چیزی که مربیان ما برای جذب شان تلاش می کنند بازیکنان تمام کننده خارجی است. بازیکنان رو به جلو و گلزن. کسی که کار را تمام کند! اصلا نمی فهمیم تیم نقشه ای دارد یا ندارد؟ بازیکن برزیلی می آید و دوتا گل می زند و سه تا را نمی زند و بعد مربیان ما هم افتخار می کنند که بازیکنان برزیلی برای شان گل می زنند و کسی متوجه نمی شود تیم تاکتیک داشته یا نداشته. آیا بازیکن ایرانی که قرار است در تیم ملی مان بازی کند توانسته در سیستم های مختلف جا بیافتد یا نه! بدتر اینکه مربی هم نتیجه گیری را به حساب خودش می گذارد و نمی گوید که آن گل را شیمبا زده و یا منشا زده و یا دیگری! حرف این است که می توان بهره برداری بهتری از این دست بازیکنان کرد.